۹ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۸:۵۱
نتایج ژئوپلیتیک سفر منطقه‌ای بایدن

دکتر ابراهیم متقی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه تهران نتایج ژئوپولیتیکی سفر اخیر جو بایدن به منطقه را بررسی کرد

سفر منطقه‌ای بایدن به تل‌آویو و جده از این جهت اهمیت دارد که زیرساخت‌های لازم برای تغییر در الگوی  کنش تعاملی بازیگران را تعریف و تبیین می‌کند. وقتی که ولیعهد عربستان از وزیر خارجه خود می‌خواهد که مذاکرات علنی با ایران را در سطح وزرای امور خارجه در عراق پیگیری کنند، چنین موضوعی به مفهوم آن است که امکان کنترل و مشارکت موضوعات منطقه‌ای بدون توجه به نقش ژئوپلیتیکی ایران امکان‌پذیر نخواهد بود.

هر سفر منطقه‌ای رهبران قدرت‌های بزرگ می‌بایست دارای پیامدهای سیاسی، امنیتی و ژئوپلیتیکی باشد. ایالات متحده در یک دهه گذشته همواره تلاش داشته تا سیاست منطقه ای خود را بر اساس الگوی «موازنه فراساحلی» تعریف کند. درک سفر منطقه‌ای بایدن در شرایطی حاصل می‌شود که شکل بندی های محیط منطقه‌ای و سیاست بین الملل به گونه‌ای دقیق و بر اساس شکل بندی‌های مربوط به امنیت منطقه‌ای در قالب الگوی موازنه فراساحلی درک شود.

1. بایدن و نقش منطقه‌ای موازنه دهنده آمریکا در خلیج فارس

زمانی که ایالات متحده نیروی واکنش سریع و همچنین نیروی فرماندهی مرکزی را در حوزه خلیج فارس سازماندهی کرد، در صدد بود تا نشانه‌هایی از هژمونی‌گرایی منطقه‌ای را تثبیت کند. چنین وضعیتی در شرایط موجود، کاری دشوار و پرمخاطره خواهد بود. هر بازیگری صرفاً در شرایطی می تواند نیروی موثر برای ایجاد ائتلاف، همکاری، چالش و یا تعارض منطقه ای باشد که از قابلیت لازم برای کنترل حوادث ،کنترل بازیگران و کنترل منابع برخوردار باشد.

چالش‌های کنش هژمونیک آمریکا در محیط منطقه‌ای ایجاب می‌کند که آن کشور از سازوکارهای موازنه استفاده کند. در فضای موازنه منطقه‌ای، ایران نقش موثری ایفا خواهد کرد. واقعیت های فضای موجود منطقه‌ای بیانگر آن است که امکان کنترل همه جانبه هر یک از بازیگران نظام جهانی بر الگوی رفتار کشورهای منطقه‌ای و تحولاتی که در آن شکل می‌گیرد، بسیار محدود بوده و هیچ یک از قابلیت اثربخشی مطلق برخوردار نیست . در چنین شرایطی بهترین الگوی رفتاری کشور ها به کارگیری سازوکارهای موازنه خواهد بود.

موازنه منطقه‌ای بدون نقش‌یابی ایران در رقابت‌های ژئوپلیتیکی جنوب غرب آسیا امکان‌پذیر نخواهد بود. جوزف بایدن رئیس جمهور امریکا از ساز و کار موازنه برای محدود سازی قدرت ایران به موازات مقابله کم شدت با سیاست‌های منطقه‌ای چین و روسیه بهره گرفته و سفر منطقه‌ای خود به خاورمیانه را شکل داده است. واقعیت آن است که خاورمیانه در قرن ۲۱ نیز مرکز اصلی سیاست بین‌الملل بوده و نقش موثری به عنوان دروازه رقابت های سیاسی و ژئوپلتیکی جهانی ایفا خواهد کرد.

سفر بایدن به اسرائیل و عربستان میتواند زمینه شکل بندی های امنیت منطقه‌ای در فضای رقابت های جهانی را تبیین و تعریف کند. بررسی های تاریخی نشان می‌دهد که موازنه فراساحلی از دوران ریاست جمهوری باراک اوباما آغاز شد و می‌توان آن را واکنشی نسبت به سیاست های تهاجمی جورج بوش پسر دانست. دونالد ترامپ نیز از سیاست موازنه فراساحلی در حوزه منطقه‌ای بهره گرفت. ترامپ درصدد برآمد تا زمینه همکاری‌های بیشتر اسرائیل و عربستان را به وجود آورد.

2. بایدن و ضرورت‌های امنیت‌سازی نامتوازن منطقه‌ای

امنیت‌سازی در محیط منطقه‌ای آشوب‌زده عموما چالش‌های امنیتی متنوعی را به وجود می آورد. هر نوع امنیت منطقه‌ای نیازمند آن است که بین کشورها، نشانه‌هایی از هماهنگی، تعامل و کنش سازنده به وجود آید.  گسترش همکاری بین کشورهای عرب منطقه ای با اسرائیل در زمره اهداف ژئوپلیتیکی دونالدترامپ محسوب می شد .ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود تلاش نموده تا  از ساز و کارهای همکاری منطقه‌ای برای اجتناب از درگیری نظامی آمریکا در محیط منطقه‌ای استفاده کند.

امنیت سازی منطقه‌ای در فضای ژئوپلیتیکی خلیج فارس که ایران نقش محوری در کنترل محیطی دارد می‌بایست بر اساس موازنه سازنده انجام گیرد. موازنه حمایتی بایدن از اسراییل و عربستان چالش‌های امنیت منطقه‌ای را افزایش خواهد داد. در چنین شرایطی طبعا هر بازیگری قادر خواهد شد تا زمینه همکاری امنیت منطقه ای را بر اساس هزینه های ملی را به انجام رسانده و این امر پازل امنیتی آمریکا در محیط منطقه‌ای پر منافشه را تکمیل می کند.

هر گونه امنیت‌سازی منطقه‌ای بر اساس الگوی موازنه فراساحلی، بدون توجه به نقش ژئوپلیتیکی ایران امکان‌پذیر نخواهد بود. سفر بایدن به اسرائیل و عربستان به مدت چهار روز طول کشید. در این دوران مقرر شد تا زمینه همکاری های امنیتی منطقه ای در خاورمیانه بازنگری و سازماندهی شود. در این فرایند الگوی رفتاری کشور ها مربوط به همکاری‌های امنیتی در حوزه دفاعی نظامی و اطلاعاتی به عرصه‌های اقتصادی نیز تسری پیدا کرد.

نقش‌یابی ایران نیازمند پذیرش حقوق ژئوپلیتیکی و راهبردی جمهوری اسلامی خواهد بود. بنابراین طبیعی به نظر می رسد که حضور بایدن در محیط منطقه می تواند الگوی کنش همکاری جویانه کشورهای عرب منطقه با اسرائیل در راستای سیاست موازنه فراساحلی را سرعت بخشد. مهمترین محور سیاست بایدن در محیط منطقه ای ایران را موازنه فراساحلی تشکیل می‌دهد. ضرورت‌های موازنه فراساحلی ایجاب می‌کند که الگوی کنش تهاجمی بازیگران منطقه‌ای و قدرت‌های بزرگ با ایران به حداقل ممکن کاهش یابد.

3. شاخص های موازنه فراساحلی در سیاست امنیتی بایدن

موازنه فراساحلی می تواند زمینه امنیت پایدار و  موثر در محیط منطقه‌ای را به وجود آورد. در حالی که اگر موازنه فراساحلی ماهیت تبعیض‌آمیز داشته باشد، در آن شرایط زمینه برای بازتولید تضادهای منطقه‌ای فراهم خواهد شد. اصلی ترین نشانه موازنه فراساحلی در سیاست منطقه‌ای بایدن را موضوع مشارکت منطقه‌ای کشور ها تشکیل می دهد. هر یک از بازیگران منطقه ای می بایست بر اساس مزیت نسبی خود سطح جدیدی از همکاری های منطقه ای را با یکدیگر شکل دهند.

اولین شاخص موازنه فراساحلی کنش سازنده قدرت‌های بزرگ برای نقش‌یابی بازیگران منطقه‌ای همانند ایران در فضای رقابت‌های آشوب‌زده خواهد بود. طبعاً در چنین شرایطی ایالات‌متحده نقش موازنه دهنده را خواهد داشت. مدیریت امنیت منطقه‌ای در سیاست راهبردی آمریکا ایجاب می‌کند که کشور های منطقه‌ای را در محیط منازعه و در فضای مدیریت از راه دور کنترل و سازماندهی کند. در چنین شرایطی اولا هزینه های کنش نظامی آمریکا کمتر خواهد شد.

دومین نشانه موازنه فراساحلی، مدیریت تضادهای منطقه‌ای است. تضادهای منطقه‌ای موجود  زمینه محیطی برای افزایش ستیزش‌های نهفته بازیگران منطقه‌ای را به وجود می آورد. در چنین شرایطی هر یک از کشورها نسبت به نقش و جایگاه مداخله‌گر امریکا دیدگاه و رویکرد مثبت تری بدست می آورند. نقش‌یابی آمریکا در حوزه غرب آسیا از طریق سازوکارهای کنش تهاجمی، به گونه اجتناب‌ناپذیر مخاطره‌آمیز خواهد بود.

نکته سوم در تبیین ویژگی‌های امنیت و موازنه فراساحلی آن است که کشورهای منطقه‌ای بر اساس قابلیت‌های ژئوپلیتیکی خود ایفای نقش کنند. در چنین شرایطی ایالات متحده قادر خواهد شد تا از طریق همکاری های غیر مستقیم به منابع اقتصادی قابل توجهی از طریق همکاری‌های چندجانبه نایل شود. اگر موازنه فراساحلی ماهیت نامتوازن داشته باشد در آن شرایط، آمریکا صرفا می‌تواند به فروش مقادیر قابل توجهی از  تسلیحات دست یابد.

چهارمین ویژگی‌ موازنه فراساحلی کنترل بازیگران نیابتی خواهد بود. اگر بازیگران نیابتی به منابع و دستاوردهای قابل توجهی دست یابند در آن شرایط چالش‌های منطقه‌ای افزایش پیدا می‌کند. تل‌آویو خواستار موازنه غیرسازنده در محیط منطقه‌ای است. افزایش نقش بازیگران نیابتی اسراییل و عربستان در محیط منطقه بحران‌های منطقه‌ای را به گونه قابل توجهی افزایش خواهد داد. چنین الگوی رفتاری زمینه ظهور موازنه جدیدی را در محیط منطقه‌ای خلیج فارس، خاورمیانه و آسیای جنوب غربی به وجود می آورد.

پنجمین نشانه موازنه فراساحلی در محیط منطقه‌ای خلیج فارس، کاهش هزینه‌های اقتصادی و نظامی آمریکا برای حل و فصل تهدیدات خواهد بود. موازنه منطقه ای جدید کم و بیش مبتنی بر موازنه کم هزینه بوده که ایالات متحده در چنین شرایطی می‌تواند موازنه منطقه‌ای را بر اساس ساز و کارهای کنش نیابتی و یا بر اساس الگوی همکاری متوازن با بازیگران موثر در حوزه منطقه‌ای شکل ‌می‌گیرد. فعال سازی نیابتی عربستان‌محور، بحران منطقه‌ای را از سوریه تا افغانستان گسترش خواهد داد. طبعا ایران با چنین الگویی هماهنگی موثری نخواهد داشت.

4. چندجانبه‌گرایی بایدن در برابر سیاست‌های منطقه‌ای و جهانی روسیه

یکی از شاخص‌های اصلی سفر بایدن به منطقه‌ را می‌توان کنترل محیط بر اساس ضرورت‌های چندجانبه‌گرا دانست چنین فرآیندی به گونه اجتناب‌ناپذیر تاثیر خود را بر محیط منطقه‌ای و شکل‌بندی کنش تعاملی بازیگران به جای خواهد گذاشت. به این ترتیب اصلی‌ترین دلیل سفر منطقه‌ای جوزف بایدن به خاورمیانه یعنی اسرائیل و عربستان را باید کنترل فضای امنیت بین الملل دانست. بحران های منطقه ای در دوران بعد از اشغال اوکراین افزایش قابل توجهی پیدا کرده اند.

ضرورت‌های مدیریت بحران منطقه ای ایجاب می‌کند که زمینه برای کنترل بازیگران به وجود آید. جنگ روسیه علیه اوکراین، سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی را تحت‌تاثیر فرار می دهد. الگوی کنش تهاجمی ایالات متحده و همکاران منطقه‌ای آن کشور همانند اسرائیل را می توان در تحرک ژوپلیتیک ترکیه، عربستان و اسرائیل در دوران بعد از حمله نظامی روسیه به اوکراین افزایش یافته است. گسترش بحران و سازوکارهای بحران‌ساز از طریق تقویت بازیگرانی همانند تل‌آویو و عربستان، چالش‌های منطقه‌ای را تشدید می‌کند.

ضرورت‌های مدیریت بحران ایجاب می‌کند که منطقه‌گرایی بر اساس شکل‌بندی‌های موازنه حاصل شود. موازنه زمانی به وجود می‌آید که تحرک ژئوپلیتیکی یک بازیگر برای مقابله و رویارویی با دیگران کاهش یابد. واقعیت‌های موجود بیانگر آن است که هرگاه محیط منطقه‌ای با آشوب و بحران بیشتری روبرو می شود، در آن شرایط زمینه برای نقش یابی تهاجمی اسرائیل در فضای بحرانی بیشتر خواهد شد .گسترش منازعه، نقش متحدین منطقه آمریکا را افزایش خواهد داد.

تسری بحران‌های بین‌المللی به حوزه منطقه‌ای را می‌توان در انگاره‌های سیاست منطقه‌ای بایدن مشاهده کرد. بحران و مدیریت بحران بدون معادله قدرت آغاز نشده و پایان پیدا نمیکند به همین دلیل است که چگونگی موازنه کاربرد قدرت در زمره عوامل اصلی و بنیادین کاهش هزینه‌های ژئوپلیتیکی آمریکا در محیط منطقه ای محسوب می‌شود. بایدن در صدد است تا روند جدیدی از همکاری های منطقه ای را به وجود آورد که به موجب آن زمینه برای محدود سازی مهار و چالشهای اقتصادی جدید برای روسیه و چین را فراهم آورد.

رویکرد موازنه فراساحلی امریکا آثار خود را در کنترل مدیریت امنیت بحران های منطقه ای به موازات مهار چین و روسیه را فراهم می آورد. چنین سیاستی بخشی از منازعه جهانی از طریق شکل بندی های امنیت منطقه‌ای مشارکتی با ایالات متحده محسوب می شود. هر یک از اقدامات یاد شده نیازمند نقش یابی بازیگران منطقه ای است. در این فرایند، ترکیه نقش محوری در سیاست های امنیت منطقه‌ای پیدا کردهاست. ترکیه  از قابلیت لازم برای موازنه ای چند جانبه با ایران، اسرائیل، امریکا و روسیه برخوردار شده است.

5. برجام در سفر منطقه‌ای بایدن

یکی از موضوعات مهم و تعیین کننده سفر بایدن به محیط منطقه‌ای را می‌توان تبادل نظر در ارتباط با توافق هسته‌ای دانست. توافق هسته‌ای در شش ماه گذشته با چالش‌های درونی و بین‌المللی روبرو شده است. یکی از دلایل اصلی آن را می‌توان تلاش گروه‌های اسراییل محور برای از بین بردن فضای موازنه دانست. در این فرآیند، اسرائیل تلاش دارد تا محدودیت‌هایی را در ارتباط با ایران ایجاد کند. تل‌آویو در صدد گسترش بحران در مقابله با ایران  حتی از طریق جنگ اوکراین می‌باشد.

تاکنون شواهد متقنی وجود داشته که بیانگر نقش‌یابی اسراییل در حوزه‌های گسل راهبردی و ژئوپلیتیکی ایران بوده است. تل‌آویو تاکنون نقش موثر امنیتی در حمایت از اوکراین در بحران منطقه‌ای ایفا نموده و در صدد گسترش نشانه‌های بحران در محیط منطقه‌ای بوده است. چنین رویکردی نه‌تنها جایگاه اسرائیل در اوکراین را ارتقا می‌دهد بلکه سطح درگیری های ایران و اسرائیل را در فضای جنگ پهپادی به اوکراین نیز تسری می بخشد.

بحران‌سازی اسراییل در حوزه‌های آشوب‌زده منطقه‌ای منجر به تاخیر در توافق هسته‌ای می‌شود. عربستان و برخی دیگر از کشورهای منطقه‌ نیازمند ثبات محیطی هستند. برجام می‌تواند زمینه شکل‌گیری ثبات محیطی را به وجود آورد. مذاکرات ایران و عربستان در عراق را می‌توان در زمره نشانه‌هایی دانست که زمینه شکل‌گیری تعامل در فضای منطقه‌ای را فراهم می‌سازد. در چنین شرایط و فضایی، عربستان تلاش می‌کند تا سطح روابط همکاری جویانه خود را با هر یک از کشورهای چین ،روسیه ترکیه و اسرائیل افزایش دهد.

مذاکرات بغداد و آینده مذاکرات دوحه زمینه تحقق موازنه منطقه‌ای موثر و سازنده را فراهم می‌کند. بر این اساس می‌توان نشانه‌هایی از بازتولید روابط دیپلماتیک عربستان با ایران را مورد توجه قرار داد. امریکا به این موضوع واقف است که کنترل چین و روسیه بدون امنیت سازی، ثبات و تعادل در محیط منطقه ای غرب آسیا امکان پذیر نخواهد بود. موازنه فراساحلی هزینه امریکا برای محدود سازی چین و روسیه از طریق ساز و کارهای غیر مسلحانه در محیط منطقه ای را کاهش میدهد.

نتیجه

امنیت‌سازی منطقه‌ای در شرایطی حاصل می‌شود که نشانه‌هایی از موازنه به وجود آید. هر گاه نشانه‌هایی از بحران امنیتی به وجود آید، زمینه برای تسری بحران به سایر حوزه‌های منطقه‌ای در جنوب غرب آسیا به وجود می‌آید. با توجه به نشانه‌های سفر بایدن و تداوم آن بر اساس مذاکرات سه جانبه روند آستانه، می‌توان نتایج ذیل را در ارتباط با سفر بایدن به تل‌آویو و جده مورد توجه قرار داد:

1. موازنه‌گرایی فراساحلی بایدن در زمره عواملی است که می‌تواند زیرساخت‌های تعادل در محیط‌ منطقه‌ای را به وجود آورد.

2. یکی از دلایل اصلی بحران منطقه‌ای در غرب آسیا را میتوان هژمونیک گرایی امریکا در فضای ژئوپلتیکی تهدید و آشوب دانست .

3. اگر موازنه منطقه ای با چالش‌های امنیتی برخی از بازیگران روبرو شود در آن شرایط محیط منطقه‌ای غرب آسیا با چالش‌های امنیتی تصاعد یابنده روبرو خواهد شد.

4. گسترش بحران امنیتی، نقش منطقه ای اسرائیل، عربستان و ترکیه در جنگ های منطقه ای همانند بحران  سوریه و چالشهای مربوط به آن در محیط منطقه‌ای را بگونه قابل توجهی افزایش داده است .

5. اگر ایالات متحده از سازوکارهای موازنه فراساحلی بهره می‌گرفت، در آن شرایط بحران اوکراین به وجود نمی آمد. در فضای ژئوپلتیکی بعد از بحران اوکراین، نشانه هایی از تحرک امنیتی امریکا در محیط منطقه‌ای مشاهده می شود .

6. ضرورت موازنه فراساحلی ایجاب می‌کند که ناتوی منطقه‌ای کنترل شود. در سال‌های گذشته پیمان ناتو از سرعت عمل لازم برای سازماندهی برخوردار گردیده است.

7. موازنه فراساحلی آمریکا می‌تواند زمینه چندجانبه‌گرایی بین‌المللی را به وجود آورد. در سال‌های گذشته ایالات متحده تلاش همه جانبه ای را به انجام رسانده تا زمینه مهار و کنترل چین را فراهم سازد.

8. موازنه فراساحلی می‌تواند الگوی کنش تعاملی در روابط ایران با بازیگران مختلف منطقه‌ای و بین‌المللی را فراهم آورد. از آنجایی که نگرش به شرق در سیاست منطقه‌ای ایران به وجود آمده است. چنین الگویی می تواند شکل بندی امنیت منطقه‌ای آمریکا و متحدینش همانند اسرائیل و عربستان را با چالش های فزاینده روبرو سازد.

9. اگرچه تاکنون روسیه و چین زمینه لازم برای ائتلاف جهانی را به وجود نیاورده اند ، اما ایران در این دوران تاریخی توانسته که ساز و کارهای تولید قدرت برای امنیت سازی و خود یاری را به وجود آورد.

10. تولید قدرت ایران منجر به شکل جدیدی از بازدارندگی منطقه‌ای شده است. موازنه فراساحلی موقعیت ایران را به رسمیت می‌شناسد. در چنین شرایطی بازیگران منطقه‌ای در صدد برخواهند آمد تا زمینه کنترل متوازن یکدیگر را فراهم آورند.

11. ایران ترجیح می‌دهد تا تولید قدرت و بازدارندگی را از طریق ساز و کار ها ی غیر تحریک آمیز پیگیری نماید. چنین رویکردی با واقعیت‌ها و ضرورت‌های موازنه فراساحلی مغایرتی ندارد.

12. ایران تلاش دارد تا زمینه حل و فصل اختلاف های منطقه‌ای با عربستان و ترکیه را به وجود آورد. ارتقاء سطح همکاری های اقتصادی ایران با امارات، عربستان ، مصر و ترکیه را می توان زمینه ارتقاء قابلیت ایران برای نیل به خودیاری در شرایط تسری بحران های امنیتی در محیط منطقه ای دانست.

13. جنگ روسیه علیه اوکراین، سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی را تحت‌تاثیر قرار می دهد. الگوی کنش تهاجمی ایالات متحده و همکاران منطقه‌ای آن کشور همانند اسرائیل  در تحرک ژئوپلتیک ترکیه، عربستان و اسرائیل در دوران بعد از حمله نظامی روسیه به اوکراین افزایش یافته است.